به نام ايـــــــــزد عشق الهي
در اين اثنا رسيدن خاطر تو
مرا بال و پر از بوده تو باشد
زبودت اين پريدن خاطر تو
كمال عشق را حدي چه نامم
سحر گاهان دميدن خاطر تو
مرا چشمي زدل با دل نظر دار
براي دل تپيدن خاطر تو
تويي يارب به نام نام نيكان
زاسما اين شنيدن خاطر تو
منم يوسف بنالم ناله از دل
زناله دل دريدن خاطر تو
خدايا عشق عرفاني كجا است
مرا از او بريدن خاطر تو