معرفی وبلاگ
الهی! فضل تو را كران نیست، و شكر تو را، زبان. من بی‌تو دمی قرار نتوانم كرد احسان تو را شمار نتوانم كرد ، گر بر تن من زبان شود هر مویی یك شكر تو از هزار نتوانم كرد . نويسنده : فاطمه شفيعي
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 339067
تعداد نوشته ها : 482
تعداد نظرات : 31

جاوا اسكریپت

کدهای جاوا اسکریپت



Pichak go Up
تماس با ما
فال امروز


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


امارگیر حرفه ای سایت

Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

به كوه گفتم عشق چيست؟        لرزيد.

 

 به ابر گفتم عشق چيست؟        باريد.

 

به باد گفتم عشق چيست؟         وزيد.

 

به پروانه گفتم عشق چيست؟     ناليد.

 

به گل گفتم عشق چيست؟       پرپر شد.

 

و به انسان گفتم عشق چيست؟

 

 اشك از ديدگانش جاري شد و گفت؟     ديوانگيست!!!

دسته ها : شعر
1390/6/22 5:18 بعد از ظهر

دلم با عشق تو عاشق ترين شد
 تمام لحظه هايم بهترين شد
 ولي بي مهريت كار دلم ساخت
 دل تنهاي من تنها ترين شد...

دسته ها : شعر
1390/6/22 5:17 بعد از ظهر

تشنگي هم طعم دريا مي گرفت

كاش امشب كوچه هاي منتظر

يك سلام گرم از ما مي گرفت

اين سكوت تلخ . دنياي من است

كاش دستت . دست دنيا ميگرفت

آسمان ابري ترين اندوه را

از دل سنگين شبها مي گرفت

پنجره دلتنگ چشمي آشناست

كاش مي شد عاشقي پا مي گرفت

دسته ها : شعر
1390/6/22 5:14 بعد از ظهر

ميان قلب من عشق تو پيداست
 لبانت مثل گل خوشرنگ و زيباست
 مشو غمگين اگر از هم جداييم
 كه بي رحمي هميشه كار دنياست .

دسته ها : شعر
1390/6/22 5:12 بعد از ظهر

بايد از عشق بسازم غزلي قابل تو
 غزلي ناب و صميمانه به وزن دل تو
 دلي از جنس بهار است كه تقديم تو باد
سبز باشي و دلت خانه ي پاييز مباد .

دسته ها : شعر
1390/6/22 5:11 بعد از ظهر

گر محبت ثمرش سوختن و ساختن است

يا به دنبال محبت سر خود باختن است

من به ميدان رفاقت گذرم از سر خويش

تا بداني كه اين حاصل دوست داشتن است .

دسته ها : شعر
1390/6/22 5:7 بعد از ظهر
درد عشق تو كه جان مي سوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است
درد بر من ريز و درمانم مكن
زانكه درد تو ز درمان خوشتر است
عطار
دسته ها : شعر
1390/6/22 3:55 بعد از ظهر
X